در ابتدای این جلسه كه به ارائه و بررسی نتایج طرح پژوهشی «تأثیر متقابل سبك زندگی و تكنولوژی» اختصاص داشت، ضمن اشاره به سابقه طرح این موضوع، تعاریف و ابعاد مختلف آن مختصرا مرور شد.
بر اساس این گزارش، هدف پژوهش انجام گرفته سنجش وضعیت فعلی سبك زندگی اسلامی خانوادههای ایرانی و میزان استفاده آنها از فناوریهایی كه ممكن است بر سبك زندگی آنها اثرگذار باشد، است و بر همین اساس 2 هزار و 200 نفر از ساكنان شهر تهران، با تقسیم این شهر به پنج منطقه به روش نمونه گیری تصادفی مورد رصد و پایش قرار گرفتهاند.
در بخش دیگر این گزارش، نگرش عمومی مخاطبان نسبت به این موضوع كه "در حال حاضر وضعیت زندگی ایرانیان را تا چه حد منطبق با سبك زندگی اسلامی میدانند" مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته كه بر اساس نتایج این تحلیل و بررسی بیش از 60 درصد از جامعه آماری مورد پایش بر این اعتقاد بودهاند كه بخش اعظم زندگی ما منطبق با سبك زندگی اسلامی است و در عین حال بیش از 70 درصد از همین جامعه آماری بر اثرگذاری ابزارهای فناورانه در تغییر سبك زندگی تاكید كردهاند.
همچنین بر اساس نتایج این پژوهش، در روابط شخصی، نوع تغذیه، مسئولیت اجتماعی، اعمال معنوی و اعمال عبادی زنان بیش از مردان به رعایت شدن مؤلفههای سبك زندگی اسلامی معتقد بودهاند و در حوزه مدیریت بدن گروه مردان بیشتر به رعایت شدن سبك زندگی اسلامی اعتقاد داشتهاند و این در حالی است كه در روابط شخصی، نوع تغذیه، مدیریت بدن و اعمال عبادی ـ یعنی همان عاملهایی كه زنان آنها را منطبقتر با سبك زندگی اسلامی دانستهاند ـ مردان بیشتر از زنان معتقد بودهاند كه سبك زندگی اسلامی در اثر فناوری تغییر كرده است.
بر اساس نتایج نهایی این پژوهش، تغییرات و پیشرفت علمی و تكنولوژیك، ایجاد اتوماسیون اداری و مدرنیزه شدن ایران عاملهای علّی متأثركننده سبك زندگی ایرانی و تبلیغات فرهنگ غربی، مواجهه ایرانیان با فرهنگ غربی، و فقدان خوراك مناسب فرهنگی در داخل، عوامل مداخلهگری بودهاند كه بر شدت و ضعف یافتن آثار عوامل علّی تأثیر گذاشتهاند.
رهیافت این پژوهش برای بهبود وضعیت فعلی بر انجام پژوهشهای كاربردی، بهروزآوری و انطباق مفاهیم اساسی سبك زندگی اسلامی با شرایط روز، جذابیتآفرینی و تبلیغ عمومی به منظور رعایت سبك زندگی اسلامی، ایجاد قوانین تشویقی در صورت مراعات سبك زندگی اسلامی مبتنی است كه در نهایت میتواند به پاسداری از امنیت ملی و تقویت هویت دینی و ملی ایران منجر شود.
به عقیده پژوهشگر، بالاتر بودن اعتقاد عمومی به رعایت سبك زندگی اسلامی از 60 درصد، با وجود اثرگذاری بالای تكنولوژی بر سبك زندگی، در كنار سایر شواهد این پژوهش، گویای آن است كه در صورت مدیریت صحیح، فناوری میتواند بستری برای استفاههای مثبت فراهم كند، اما در صورت خلأ مدیریت و ناتوانی از تولید خوراك فكری مناسب فرصتهای فراهمشده به واسطه فناوری در جهت ایجاد تغییراتی با ماهیت تهاجمی به كار گرفته خواهد شد.
بر اساس این پژوهش، با توجه به عدم امكان خودداری از استفاده از فناوری به دلیل فراگیری آن در همه ابعاد زندگی و تعیینكننده بودن آن در امر پیشرفت، گسترش و مدیریت آن متناسب با وضعیت فعلی جهانی و شرایط بومی و مذهبی كشور ضروری است.
اولویتبندی و تعیین چگونگی ایجاد قوانین حمایتی برای كسانی كه به سبك زندگی اسلامی پایبند هستند، ساماندهی پژوهشی برای شناسایی نقاط جذاب فرهنگ عامه به منظور استفاده از آن در پشتیبانی اولویتهای سبك زندگی اسلامی و مطالعه الگوهای حفاظت از سبك زندگی در كشورهای غربی و شرقی به منظور كسب تجربه برای به كاربندی در ایران، پیشنهادات این پژوهش است.
به گزارش مركز خبر شورای عالی انقلاب فرهنگی، پس از ارائه این گزارش اعضاء كمیسیون به بیان نظرات و پیشنهادهای خود پرداختند كه اهم آن عبارت است از:
لزوم توجه به تاریخ سیاسی ایران در تبیین سبك زندگی ایرانی به ویژه با تكیه به دانش روانشناسی، نیاز به نظریهای ملی برای تبیین رفتار ایرانیان، ضرورت انجام پژوهشهایی با توجه به سایر فناوریهای تأثیرگذار همچون فناوری زیستی و فناوری فضایی، ضرورت گسترش جغرافیای پژوهش به سطح كل كشور، بیتوجهی به پارادایم تربیتی حاكم بر جامعه و خانواده در پژوهش، نیاز به تعریف و ترسیم جامعه و تیپ آرمانی برای سنجش سبك زندگی متناظر با آن و فاصله موجود با تیپ آرمانی، عدم امكان دستیابی به تعریفی از تیپ آرمانی با تكیه به پرسشنامه، لزوم توجه به ارتباطات به عنوان ویژگی حاكم بر جهان فعلی در عین اثرگذار بودن جغرافیا و هویت ملی، نیاز به تفكیك تأثیرات زمان و مكان از نقش ساختار و توجه به اصالت ساختار و تعادل ساختاری و برتری ندادن به تاریخ و زمینه بر ساختار، نادرست بودن مقهور شدن در مقابل دستاوردهای فناوری غرب، لزوم اتخاذ رویكرد آیندهپژوهانه و آیندهنگرانه در موضوع سبك زندگی، ضرورت كنترل مسكن، غذا و لباس به عنوان عناصر دارای اثرگذاری متقابل با باورهای مذهبی و اجتماعی، لزوم توجه به اثرپذیری علم از باورهای عالم در روند تبدیل شدن به ابزار و تبدیل شدن این تأثیرات به امواج گسترده فرهنگی و اثرگذاری بر امور و ساحتهای مختلف، ضرورت انجام بررسیهای میدانی و تخمین میزان دینداری در جامعه با برخی نمادها طی چند سال اخیر به منظور تشخیص مسیر پیموده شده توسط جامعه، امكان كمك گرفتن از الگوی مباحث سبكشناسی در ادبیات در بحث سبك زندگی، ضرورت تعریف چارچوب نظری و تعیین نقشهای مثبت و منفی فناوری از بعد نظری اسلامی و نه در واقعیت جامعه امروز و سنجش میزان تطابق آن با سبك زندگی رایج در بازهای زمانی از گذشته تا حال و آینده.