همراه با گله از برخی رفتارها و روایت خاطرات شیرین

گریه مریم امیرجلالی در فراق فتحعلی اویسی

گریه مریم امیرجلالی در فراق فتحعلی اویسی به گزارش شاه بلاگ با بغض سنگینی تلفنش را جواب داد و همین که اسم «فتحعلی اویسی» را آوردیم، بغضش ترکید و دقایقی بلند گریه کرد و بعد سکوت... خبر درگذشت همکار قدیمی اش از یک طرف غمی سنگین در دلش نشانده بود و قضاوت های مردم و به قول خودش توهین هایی که در این زمان به او شده بود، غمش را چند برابر کرده بود.


مریم امیرجلالی، بازیگر پیشکسوت کشورمان در ادامه یادی کرد از خاطرات خوب همکاری با فتحعلی اویسی و اظهار داشت: بهترین خاطره خوبی که من از ایشان داشتم، صداقت و صمیمیت پاکشان بود. فتحعلی اویسی تنها کسی بود که پس از سیروس گرجستانی عزیز با او رفت و آمد خانوادگی داشتم که متاسفانه از صبح، خبر فوت این هنرمند مرا بسیار ناراحت کرده است. توهین های مردم هم از طرفی ناراحتی ام را بیشتر کرده است.
این هنرمند در حالیکه با بغض صحبت می کرد، افزود: تمام لحظات آن خدا بیامرز(فتعلی اویسی) برایم خاطره است، کدامش را بگویم اگر بخواهم بگویم مثنوی ۳۰۰ من(!) می شود. هیچگاه بازی در فیلم سینمایی «مادر زن سلام» از یادم نمی رود که همیشه به من می گفت «داغت به دلم بمونه ملوک با این خواستگارایی که میاری».
او سپس با یادآوری سفرش به اصفهان همراه با فتحعلی اویسی، به حرفهایش افزود: یادگار من با فتحعلی اویسی سفری بود که برای فیلمهای «بازنشسته ها» و «افراطی ها» همراه همسرش در اصفهان بودیم و ساعتهای بیکاری، عصرها به جلفا می رفتیم و با هم قهوه می خوردیم. هیچگاه یادم نمی رود آن روز ۵ عصر پرواز داشتم، مرحوم اویسی اصرار داشتند که اگر غذای رستوران شهرزاد را نخوری نصف عمرت بر فناست که ما به اتفاق همسرش به رستوران رفتیم و دیدیم صف خیلی طولانی دارد. اویسی گفت امیرجلالی بیا برویم بنشینیم و همان نان و پنیر خودمان را بخوریم، من در این سفر نمی ایستم که من گفتم شما اجازه بدهید با مدیر رستوران صحبت کنم اگر متوجه حضور شما شوند حتما به ما یک جا می دهند که من رفتم صحبت کردم گفتند ۵ دقیقه صبر کنید تا میزتان را آماده نماییم، خیلی سریع میز ما آماده شد و ما رفتیم و نشستیم. از آنجاییکه آقای اویسی باقالی پلو با ماهیچه را خیلی دوست داشت، ما سفارش دادیم و به من گفت امیرجلالی خدا را شکر تصدق سر تو ما را هم راه دادند که من گفتم آقای اویسی این چه حرفیست من در مقابل شما یک طلبه هم نیستم، اسم آقای اویسی را که آوردم رستوران برای ما میز رزرو کرد. خلاصه روز بسیار خوشی را داشتیم. من یک ماه در خدمت ایشان و همسر نازنینش بودم و چقدر اصفهان به ما خوش گذشت.
امیرجلالی سپس تصریح کرد: مرحوم اویسی سه ماه پیش بود که با من تماس گرفت و گفت دختر تو نمی خواهی خانه ما بیایی و یکسری به ما بزنی که من هم گفتم سری قبل خواستم بیایم که شما اسباب کشی داشتید، چشم حتما می آیم که به خاطر کرونا باز هم نشد بروم و با همسرش صحبت کردم. گفتم آنقدر به شما علاقه دارم که نمی خواهم خدایی ناکرده برایتان مشکلی پیش بیاید، چون به هر حال من زیاد بیرون می روم. همین قدر که صدایتان را می شنوم برایم کافیست. من واقعاً با این خانواده لحظه های خوش و شیرینی داشتم.
این هنرمند همینطور به بی احترامی هایی که در فضای مجازی بعد از شنیدن خبر فوت فتحعلی اویسی از جانب مردم به او شده است، اشاره نمود و با ناراحتی فراوان، اظهار داشت: از بامداد امروز مدام به من توهین می شود که چرا دروغ گفتی فتحعلی اویسی حالش خوب است؛ در صورتیکه من با همسرش صحبت کردم و از آنجائیکه همسرش ناراحتی قلبی داشت، گویا اصلاً به او اطلاع نداده بودند که ایشان در بیمارستان و کما هستند. وقتی با اطمینان کامل با من صحبت کرد که آقای اویسی حالش خوب است، یک ماه پیش ناراحتی قلبی داشت که برطرف شد و تمام این حرفها شایعه است و بعد شروع کردیم از خاطرات اصفهان مان صحبت کردیم و کلی گفتیم و خندیدیم، من بلافاصله یک پُست گذاشتم که خوشبختانه آقای اویسی حالش خوب است، مردم اصلاً نگران نباشید. البته در ادامه که متوجه وضعیت شدم، در گفت وگویی با ایسنا شرایط واقعی ایشان را تشریح کردم.
امیرجلالی افزود: از امروز بامداد همینطور فحش و توهین به من می دهند که شما به خاطر فالوور این کار را کردید. ببینید ما چه مردمی هستیم؟! این فرهنگ کجا رفته است؟ من از بهترین نقش سینمایی که اول کرونا آرزویم بود با خانم آبیار داشته باشم، به خاطر این بیماری انصراف دادم حتی به من گفتند این فیلم به جشنواره می رود و شما کاندیدا هستید که من گفتم نه کاندیدا می خواهم و نه شهرت، سلامتی من از همه چیز مهمتر است. من اگر دنبال شهرت و فالوور بودم که وضعم خیلی بهتر از این بود. قبول دارم که هست و نیست مردم و همه چیزشان روی هواست، می خواهم بدانم آیا فرهنگ مان هم رفت؟! اگر این طور است پس همه ما سرمان را روی زمین بگذاریم و بمیریم. هم اکنون با خودم می گویم خوش به سعادتت فتحعلی اویسی که رفتی چون ایشان هم همیشه از این مسائل خیلی نگران و ناراحت بود و می گفت چرا فرهنگ ما لگدمال شده و تمام شده است.
این بازیگر همینطور بیان نمود: پسر فتحعلی اویسی دو سه روز پیش با من تماس گرفت و عذرخواهی نمود که طی این مدت اذیت شده اید و من گفتم آنقدر آقای اویسی و همسرش برایم عزیز هستند که تمام این مسائل برایم بیخود است و اشکالی ندارد. هم اکنون هم همان نوشته علیرضا اویسی را همراه با پستش در فضای مجازی گذاشتم که مردم ببینید و قضاوت نکنید، کمی به خودتان بیایید، مرگ برای همه هست منتها از بعضی ها به نیکی یاد می کنند. آقای اویسی سه چهار سال است که کار نمی نماید. آیا یک نفر از او پرسید کجاست؟ کسی گفت از کجا می آوری و می خوری؟ چطور زندگی ات را می گذرانی که هم اکنون همه کاسه داغ تر از آش شده اند؟! بس کنید این دروغ ها و ریاکاری ها را. من واقعا از این همه قضاوت های بی جهت و توهین های زشت ناراحت شدم.
این هنرمند صراحتا بیان نمود: برای ما ایرانیان فضای مجازی خیلی زود بود چون ما فرهنگ استفاده درست از این فضاها را نداریم. متاسفانه هرچه عقده و بی فرهنگی و بی شخصیتی است در این فضاها عنوان می کنند و مردم را زیر سوال می برند. ببخشید آیا شما از خانواده ایشان خبر داشتید که چه اتفاقاتی در پشت پرده ماجرا بوده؟ بنده واقعاً بی تقصیر بودم. وقتی همسرش انقدر امیدوارکننده صحبت می کند و می خندد من باید چه فکری می کردم. دقیقا اتفاقی که برای آقای محمدعلی کشاورز بارها افتاد و بارها شایعه مرگ ایشان را شنیدیم. یک مرتبه یادم هست که خواندم نوشتند ان لله و انا الیه راجعون، آنقدر ناراحت شدم با وجود این که شب دیر وقت بود با خودم گفتم زنگ می زنم به خانه اش اگر گوشی را برداشت می فهمم که باز هم شایعه است که اتفاقاً پس از تماسم سریع جواب داد و گفت باز هم گفتند من مرده ام! نه من هنوز زنده ام. آیا این رفتارها درست است؟!



1400/07/14
15:51:28
5.0 / 5
763
تگهای خبر: فضا , كشور
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
نظر شما در مورد این مطلب
نام:
ایمیل:
نظر:
سوال:
= ۹ بعلاوه ۱
شاهبلاگ

شاه بلاگ

وبلاگ عمومی

shahblog.ir - حقوق سایت شاه بلاگ محفوظ است